نه بنده علم غیب دارم و نه مردم غیر قابل پیشبینی هستند!
اگر در انتخابات سال 92 و درست در زمانی که ستاد انتخابات روحانی در خوشبینانه ترین فرض، رفتن به دور دوم را احتمال می داد، اینجانب پیروزی میلیمتری روحانی را پیشبینی کردم؛ و اگر از همان لحظه انتخاب روحانی در سال 92 ، با قاطعیت گفتم که در سال 96 هم روحانی با تصاحب درصد بیشتری از آرای مردم پیروز خواهد شد و اگر در تمام این چهار سال و تا شب انتخابات، در حالی که همه تحلیلگران نتیجه دیگری را پیشبینی میکردند و یا دست کم به شدت به تردید افتاده بودند، بنده همچنان به پیروزی قاطع روحانی اطمینان داشتم و آن را در وبلاگ و فیسبوک نوشتم، دلیلش فقط درست دیدن مردم و فضای کشور بود!
باور کنید این بار هم حتی ستاد انتخابات روحانی و خودش به شدت ترسیده بودند، مدعیان اصلاحات و ضدانقلاب خارج نشین هم ترسیده بودند و گمان میکردند آیت الله رئیسی به روحانی رسیده و یا از او پیشی گرفته است؛ اما این بنده حقیر به پیروزی روحانی اطمینان داشتم. بنده معتقدم برای درست دیدن مردم و اجتماع، باید از حبّ و بغضها و از هیاهوها فاصله گرفت و روشنبینانه به تحلیل مطالبات و ذهنیات مردم پرداخت و سپس رفتار آن ها را پیشبینی کرد؛ معمولاً سیاستمداران ما این کار را بلد نیستند!
بنده با اینکه تمام وجودم سیّد محرومان، حضرت آیت الله رئیسی را طلب میکرد، و با اینکه شخصاً مطمئن بودم نامزد مورد وثوق رهبر معظم انقلاب، جناب رئیسی میباشد، و در حالیکه در فضای مجازی، جلسات حضوری و مواجهات چهره به چهره با مردم، همواره آیت الله رئیسی را تبلیغ و حمایت میکردم، و با اینکه با درج نام خود در میان نویسندگان و هنرمندان حامی آیت الله رئیسی موافقت کردم، و با اینکه خودرو شخصی خود را با چسباندن عکسهای فراوان و نصب پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران به ستاد انتخاباتی سیار آیت الله رئیسی تبدیل کرده بودم، اما هیچگاه خود و اطرافیانم را گول نزدم و همواره پیشبینی خود را صراحتاً اعلام میکردم. البته بنده هیچگاه امید خود را از دست ندادم و برای پیروزی آیت الله رئیسی از دعا و نذر و نیاز هم غافل نشدم، اما پیشبینیام تحت تأثیر این دعا و نذر و نیاز قرار نگرفت.
اکنون نیز سیاستمداران ما با تحلیل عملکرد اصولگرایان، دلایل پیروزی روحانی را میکاوند که باز ره به خطا میروند؛ چرا که فارغ از نوع عملکرد اصولگرایان، این «مطالبات، باورها، انگیزهها و رفتار مردم» بود که نتیجه انتخابات را رقم زد.
اگر کسی میخواهد دلایل شکست و پیروزی انتخابات ریاست جمهوری را کشف کند، باید به تحلیل جامعه و مردم کشور بپردازد و مطمئن باشد که نوع عملکرد اصولگرایان در این میان نقش بسیار کوچکی داشته است.
اگر بنده حقیر فرصت کنم و در این باره بنویسم، خواهیم دید که اتفاقاً در انتخابات 96 ، اصولگرایان و بزرگان قوم، عملکرد بسیار خوبی داشتند و ان شاء الله مأجور خواهند بود.
در لینک زیر یادداشت قدیمی بنده را ملاحظه میفرمایید که پیروزی روحانی در انتخابات اخیر پیشبینی شده بود و مشاهده میفرمایید که عرض شده احتمالاً دو سال بعد با یک غائله (شبه فتنه) مواجه خواهیم شد که امید است با نگاه درست به حوادث پیش رو و هوشیاری مسئولین، این غائله اتفاق نیفتد و یا در نطفه خفه شود؛ جمهوری اسلامی ایران این قدرت را دارد که از فتنه آینده جلوگیری کند؛ چنین باد.
- یاداشت قدیمی بنده: پیش بینی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری [لینک]
بسم الله النّور
قبل از انتخابات سال 92 و درست در زمانی که ستاد روحانی در خوشبینانهترین فرض، رفتن به دور دوم را احتمال میداد، این جانب پیروزی میلیمتری روحانی را پیشبینی کردم. وقتی روحانی رئیس جمهور شد، بنده هرچند به او رأی نداده بودم، اما پیشبینی کردم که روحانی در سال 96 مجدداً رئیس جمهور خواهد شد و اتفاقاً درصد بیشتری از آرای مردم را به خود اختصاص خواهد داد. پیشبینی بنده تعجب و بعضاً اعتراض دوستان را برانگیخت، اما هر چه جلو آمدیم، تعداد بیشتری از دوستان نظر بنده را قابل هضم دانستند. تا همین الآن هم اگر چه گاهی حتی خود مدعیان اعتدال از نتیجهی انتخابات و از به صحنه آمدن عمرو و زید ترسیدهاند، اما بنده همواره از انتخاب مجدد روحانی با آرای بیشتر اطمینان داشتهام. قبل از اینکه دلیل خود را بیان کنم، اجازه میخواهم کمی جلو بروم و پیشبینیهای بعدیام را نیز عرض کنم.
به نظر بنده بعد از این که روحانی با درصد خوبی از آرای مردم رئیس جمهور شد، یکی دو سال بعد (شاید سال 98) ما یک غائله در کشور خواهیم داشت و مجدداً منافقان شکست خواهند خورد و مردم در دو سال آخر ریاست جمهوری روحانی، به ویژه در سال 99، به خود خواهند آمد و در رکاب ولایت، در انتخابات سال 1400، همهی سنگرهای از دست داده را پس خواهند گرفت!
و اما دلایل این جانب بدین شرح است:
1- اگر از شما سؤال کنم که «اکنون در جامعه چند درصد از مردم دغدغهی اولشان دنیا و پول است و چند درصد اولویت شان دین، آخرت و معنویت میباشد؟» چه جوابی خواهید داد؟ خواهید گفت اغلب مردم به فکر معاش، دنیا و پول هستند؛ بسیار خب؛ وقتی مردم دنیاطلب شوند، با وعدهی دنیا هم فریب خواهند خورد. در تاریخ هم میبینیم که شخصی که در رکاب رسول خدا (ص) با کفّار جنگید و مجروح شد، با وعدهی دنیا (دقت کنید با وعدهی دنیا و نه با دنیا) سر فرزند رسول خدا (ص) را از پیکر جدا کرد!
2- مردم (مقصود اغلب مردم است) اگرچه میبینند برجام دستاوردی نداشته، اگر چه میبینند بیکاری، گرانی و رکود بیداد میکند، اگر چه هزاران مشکل ریز و درشت را میبینند و اگر چه میدانند که روحانی فقط حرف زده و توهین کرده و کار مثبتی انجام نداده است؛ اما به دلیل دنیا طلبی، همچنان فریب وعدههای روحانی را خواهند خورد. حرف دل این روزهای مردم این است که وعدههای روحانی تا کنون عملی نشده، ولی حالا شاید هم شد! درست به همین دلیل ساده، مردم دوباره پرشور در انتخابات شرکت میکنند و روحانی را در صندوق خواهند انداخت.
3- معتقدم هر چه اصولگرایان فضا را شلوغتر کنند، به نفع آرای روحانی خواهد بود. بهترین تاکتیک اصولگرایان در انتخابات پیش رو، وارد کردن یک وزنهی خوشنام به میدان، و دور کردن فضا از التهاب و جنجال، برای متعادل کردن آرای روحانی است و اگر این خردورزی را شاهد نباشیم، ممکن است حتی رکورد آرای احمدینژاد در سال 88 هم شکسته شود!
4- چرا معتقدم یکی دو سال بعد غائله خواهیم داشت؟ چون از یک طرف روحانی مدتهاست بیادبی و گستاخی را آغاز کرده و در این اواخر با ادبیات منقلی (!) به آن شدت بخشیده است و کاملاً مشخص است که قصد دارد نوبهنو به سمت غرب غش کند و رهنمودهای مقام معظم ولایت را نادیده بگیرد؛ از طرفی خطاهای روحانی به حدی رسیده که امام خامنهای نمیتوانند مصالح جامعه اسلامی را نادیده بگیرند و به اعتقاد بنده معظمله از این پس اجازه نخواهند داد که رفتارهای رادیکال و غربگرایانهی دولت، به کشور ضربه بزند و اگر چه ایشان مثل همیشه تمام تلاششان را برای آرامش کشور به کار خواهند بست، اما این تقابل به لایههای اجتماع سرایت خواهد کرد و دشمن با موجسواری و همچنین با جریانسازی، فضا را بیشتر غبار آلود میکند و در نهایت یک غائله شکل خواهد گرفت.
5- برای تودههای مردم مثل روز روشن خواهد شد که سیاستهای غربگرایانهی روحانی مورد قبول رهبر معظم انقلاب نیست، و وقتی به عینه ببینند که اعتماد به غرب برای کشور ایجاد پَسرفت و خسارت میکند، مردم مثل همیشه از نظام و اعتقادات خود دفاع خواهند کرد و با عشق به رهبر خود، به میدان خواهند آمد و توی دهان منافقان خواهند زد. از طرفی در سالهای 99-98 پوچی وعدههای روحانی بیش از پیش برملا میشود و حتی آنها که نگاهشان به دنیا و مادیّات است نیز کورسوی امید خود به کلید قلابی روحانی را از دست خواهند داد و در مقابل روحانی قرار خواهند گرفت.
این گونه است که بنده پیشبینی میکنم: 1- روحانی با درصد خوبی از آرای مردم دوباره از صندوقها بیرون خواهد آمد. 2- یکی دو سال بعد یک غائله خواهیم داشت. 3- مردم به خود خواهند آمد و باز هم روسیاهی به زغال میماند، دشمنان و منافقان رسوا و منکوب میشوند و ملّت بزرگ ایران در رکاب ولایت فقیه سنگرهای از دست رفته را پس خواهند گرفت و پیروز خواهند شد.
و لله عاقبة الأمور.
مهدی کروبی در جمع دوستانش گفت: «متاسفانه آقای هاشمی (رفسنجانی) قبل از انتخابات گفته بود کروبی غضنفره و جلوش را بگیرید.» دیدید که من غضنفر نیستم و از همه دوستان هم جلوترم. الآن از همه سفارتها من را برای جلسه دعوت میکنند و همه سیاسیون ایرانی در همه جای دنیا الآن من را به آقای (میرحسین) موسوی ترجیح میدهند.»
مهدی کروبی که در این انتخابات توسط تیم سیاسی هاشمی رفسنجانی اداره شد و کار به جایی رسید که رتبه او بعد از آرای باطله قرار گرفت و پنجم شد، بعد از انتخابات نیز توسط منافقین اداره شد و با تحریک و تهییج او را وادار کردند که تهمت تجاوز جنسی را به کارکنان نظام وارد کند و وقتی دروغ بودن ادعایش ثابت شد حاضر به عذرخواهی نشد. کروبی اخیرا نشستهایی را با برخی سفارتخانههای بیگانه، از جمله سفارت انگلستان و همچنین با برخی افراد مسئلهدار داشته است. با توجه به ساده لوحی و قدرت طلبی کروبی، ضدانقلاب خارج از کشور و جاسوسان کد دار رژیم صهیونیستی، خواستار عبور از میرحسین و جمع شدن حول شخصیت متزلزل کروبی شدهاند.
بسمالرحیم. سلام بر معاندین مظلوم و منافقین بااخلاص و درود بر محاربین فیسبیلالله، همان نمک به حرامهای خداجو که سنگ یزید را صاف به سینه ملت کوبیدند و آن را انداختند گردن لباسشخصیها. و سلام بر آشوبگران عزادار که در روز عاشورا مغازههای ملت را به آتش کشیدند تا ثابت کنند بعد از یزید، هستند دلسوزانی که راه حرمله و آن پستفطرت را ادامه دهند.
و درود بر نالوطیهایی که به بانکها حمله کردند، بدان امید که اقساط عقبمانده مردم را از جیب خود بپردازند و در این راه مقدس از هیچ جنایتی دریغ نکردند و درود بر حراملقمههایی که خیمه عزاداری را بیهیچ چشمداشتی آتش زدند تا ملت بفهمد که در شام غریبان کربلا، وقتی خیمهها را آتش زدند، چهجوری بود! همواره به اینجانب و آنجانب (شیخ بیسواد) و آن یکی جانب (مزدور اجانب) گفته میشد که چی؟ که اگر شما لالمانی بگیرید و اطلاعیه ندهید، ملت به خیابانها نمیآیند و ما اگر اطلاعیه هم بدهیم باز ملت به خیابانها نمیآیند و نامردها وقتی هم که به خیابان میآیند، خواهان محاکمه ما هستند.
بنده به عنوان یک چیز کوچک از جنبش سبز با این نظر موافق نبودم و با نظر دیگری موافق بودم و با خودم همچین میاندیشیدم که ما اگر در چارچوب همین قانون اساسی نتوانیم براندازی کنیم، پس اصلا این زندگی به چه دردی میخورد و این در حالی است که نظام باید سعهصدر خود را بالا ببرد و اسرائیل را به آمریکا، آمریکا را به انگلیس، انگلیس را به معاند، معاند را به بدذات، بدذات را به بزغاله گوساله، بزغاله گوساله را به گوسفند شبیهسازی شده، گوسفند شبیهسازی شده را به اورانیوم غنیشده، اورانیوم غنیشده را به اورانیوم 20درصد، اورانیوم 20درصد را به منیزیم، منیزیم را به عناصر جدول مندلیف، عناصر جدول مندلیف را به عناصر دلسوز و عناصر دلسوز را به عناصر گازسوز تبدیل کند، نه اینکه حالا چون یک عده در روز عاشورا هتکحرمت کردند، اینها را بفرستد زندان، بلکه باید کار فرهنگی کرد و نباید از بلندگوهای رسمی به اینها بگوید بزغاله گوساله، بلکه این کار حتیالمقدور از بلندگوهای غیررسمی صورت بگیرد بهتر است.
چرا که طبق قرآن، کسانی که خر هستند و نمیفهمند، اینها از چارپایان هم بدترند و لامروتها میتوانند با شکلگیری شبکه وسیع اجتماعی که به صورت خودجوش، توسط منافقین سازماندهی میشود خطراتی را متوجه چیز بکنند که خدا از سر تقصیرات این خداجویان فتنهگر نگذرد. مشاهده فیلمهای تکاندهنده عاشورا نشان میدهد که اولا دیدن این فیلمها برای کودکان و کسانی که بیماریهای قلبی دارند درست نیست و ثانیا اگر رسانه ملی یک جو انصاف داشت، برای تلطیف فضا «راز بقا» پخش میکرد نه اینکه این تصاویر را نشان بدهد.
گیرم که کروبی را دستگیر کردید، لااقل شهرام جزایری را آزاد کنید که 1- شیخ در زندان شهرام را نتیغد، 2- شهرام بتواند برای شیخ وثیقه جور کند، و من فکر میکنم به جای به زندان انداختن کروبی، بهتر است به امور زیربنایی و سختافزاری فکر کرد.
بنده به صراحت میگویم که وقتی سخنران به خرهای الاغی که در عاشورا فتنه کردند، گفت بزغاله گوساله، نباید بخش عظیمی از ملت که در راهپیمایی بودند، میخندیدند و این اصلا درست نیست و سخنران به یک عده گفت، حزبالله و به یک عده گفت، حزبالشیطان. آیا چون آمریکا از ما حمایت میکند، ما آمریکایی هستیم؟!
و این در حالی است که اسرائیل هم از ما حمایت میکند و اتفاقا اسرائیل بیشتر از آمریکا از ما حمایت میکند و این اوج مظلومیت ما را میرساند و نشان میدهد ما آمریکایی نیستیم بلکه ما دلسوزان نظام هستیم و اعتقادی هم به براندازی نداریم و این براندازان هستند که به ما لطف دارند و من اصلا ابایی ندارم که یکی از منافقین مظلوم و بیریایی باشم که بعد از انتخابات بازداشت شدهاند و در این باره البته کروبی، صفای بیشتری نسبت به من و دیگر سران فتنه دارد. ما معتقد به تفسیر BBC از قرآن هستیم که آیه «لفتنهًْ اشد من القتل» را خیلی خوشگل معنا کرد. جنبش سبز مخالف دروغ و موافق خالیبندی است. من علیایحال چند راهکار دارم که در زیر میآید:
1- قبلا گفته بودم انتخابات باید ابطال شود، راستش چهارشنبه ملت را که دیدم، چیز شدم. لذا ما دولت را فعلا قبول داریم اما دولت هم باید ما را قبول داشته باشد و مجلس و قوه قضائیه باید دوتایی بیفتند به جان دولت. ما هم هستیم.
2- باید برای انتخابات یک قانون شفاف تدوین شود که از قبل پیروزی ما را در انتخابات تضمین کند. در این قانون هیچ وقت نباید تعداد آرای باطله از آرای کروبی بیشتر باشد.
3- زندانیان اعم از خفاش شب، پلنگ روز، زرافه دم غروب، بزغاله گوساله، قاتل دوچرخهسوار، منافق، آشوبگر و... .باید آزاد باشند و علاوه بر این نظام باید تضمین بدهد که اگر این ذلیلمردههای خداجو، بازهم دست به ارتکاب جنایت زدند با آنها در نهایت احترام و با رعایت حقوق شهروندی برخورد کند.
4- آزادی مطبوعات توقیف شدهای که به قصد تشویش اذهان عمومی، نشر اکاذیب کردند و بستن روزنامههایی که شعارهای ملت در روز چهارشنبه را پوشش دادند.
5- به رسمیت شناختن حقوق منافقین و عناصر فرصتطلب و استفاده از تجربیات محاربین خداجو در اداره کشور و میدان دادن به نااهلان خداجو و نامحرمان عزادار در مدیریتهای میانی.
روز چهارشنبه (و در بعضی شهرها روز سه شنبه) ملت بزرگ ایران، منافقین سبز را زیر پای خود له کردند. سران فتنه از تهران به اقامتگاه های شمالی شان فرار کردند و از شکست بزرگ و تحقیرآمیز خود در برابر ملت عاشورایی ایران، سوته دلانه گرد هم آمدند و ذلت شان را با هم تقسیم کردند.
رسانه های دشمنان از جمله رسانه دولت ضد اسلامی انگلیس، همواره مزدوران قلیلی را که خودشان در داخل کشور نفوذ داده اند و به آنها خط می دهند، مردم(!) می خوانند، اما از مردم ایران با عنوان «لباس شخصی»(!) یاد می کنند. با این حساب باید گفت که 70 میلیون لباس شخصی در دفاع از اسلام و ولایت فقیه به خیابان ها آمدند و هزار منافق سبز (کل دارایی سبز مخملی) را زیر قدم های استوار خود له کردند.
مردم بزرگ میهن مان، خاتمی، میرحسین و کروبی را سران فتنه خواندند و خواستار دستگیری و محاکمه این سه تن شدند. مردم از قوه قضائیه خواستند به وظیفه خود در برابر سران فتنه عمل کنند و پیاده نظام دشمن را که به محاربه با خدا و رسول(ص) و معصومین(ع) و ولایت فقیه برخاستند، به سزای اعمالشان برساند. مردم از نام رفسنجانی و فرزندانش نیز غافل نماندند و ضمن هشدار به رفسنجانی، دستگیری حجت الاسلام زاده ها را خواستار شدند.
مردم «مرگ بر ضد ولایت فقیه» گفتند و دشمنان حسین علیه السلام (سران فتنه) را لعنت کردند. مردم خون خویش را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کردند و خود را ذوالقار حیدر و فدائیان رهبر خواندند و فریاد زدند:«وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد.» مردم با ذکر «یا حسین(ع)» امویان زمان را نفرین کردند و از آنها برائت جستند و اربابان خارجی آنها را نیز از قلم نینداختند و بارها و بارها فریادهای مرگ خود را حواله امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی نمودند.
*
دشمنان و منافقین خوب بدانند: اینجا ایران است، جمهوری اسلامی ایران زنده و پایدار است، حضرت حجت(عج) به این سرزمین نظر دارد، ولایت فقیه رکن رکین این نظام است و مردم و مسئولین حامی رهبر و نظام و دولت جمهوری اسلامی ایران هستند. اینجا ایران است، 70 میلیون لباس شخصی، منافقین و اشرار را زیر گام های استوار خود له کردند.