شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

زن دردين اسلام نقش زيرين واساسي دارد،آغازوگسترش اسلام با حمايت هاي مالي و معنوي يک زن بوده و امتدادش هم بايک زن،که هردو مسجودملايک اند،

*پوريا*

+ اين فيد را ميزنم. در تاريخ 1400/1/26 بعد از اولين افطاري که در ماه رمضان خوردم.توي جايي که براي اولين بار دست به قلم که نه به کيبرد بردم. توي جايي که لذت بخش ترين ماه رمضون هاي مجازي زندگيم رو با واقعي ترين آدم هاي مجازي زندگيم صحبت مي کردم. هم توي عمومي و هم براي من نوجوون اون روزا يکم توي خصوصي. تو مُردي پارسي بلاگ و هيچ اميدي به احيايِ تو با آدماي قديمي نيست! ولي هنوزم خيلي دلم برات تنگ ميشه.
سلام،ماه رمضون بر شما مبارک،انشاالله ازين ماه بيشترين بهره رو ببريم،در ضمن پارسي نمرده.ما بچه هاي پارسي کم لطف شديم:)@};-

*پوريا*

+ جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي ! دلم براشون خيلي تنگ شده حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم خيلي از خاطرات برام زنده شده خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم حيف شد. کاش نميرفتن.
*ري را
کاش
همه 6 نظر
*پوريا*
{a h=bandevmaaboud}من.تو.خدا{/a} سلام ، انشاءالله نايب الزياره شما خواهم بود.
+ خواستم عاشقانه بنويسم نتوانستم ... خواستم از دردها بگويم ... نشد ... خواستم دلتنگي را روايت کنم ... توانش نيست ... خواستم لياقت را شرح دهم ... شرحي نداشت! خواستم جاماندن را توضيح دهم ... واژه ي نيافتم... خواستم و خواستم و اما ، شهدا ، دوستتان دارم و اين را بدانيد . همين.
عالي
{a h=emozionante}.: فاطمه بانو :.{/a} تشکر
بعدی همه 13 نظر قبلی
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون از نگاهتون
{a h=gavooni}محمد جواد س{/a} خواهش ميکنم
+ دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو در دست هاي ِ زني که زير ِ تابوت را گرفته است . . . علي اسدالهي
زيبا بود
دانه هاي ِ تسبيح نخ شده با بند ِ پوتين ِ تو ...پر معنا و زيبا .
بله..
چه عجب
چه عکس زيبايي
بعدی همه 17 نظر قبلی
بعد هي دست هاي خودت را وقتي که بوي سيب سرخ گرفته، بو کني و بخندي
چه مي خواهي بنويسي که اينگونه گمان بردي که من از خويش و کرده هايم غافلم بايد يک واقعيتي را برشما نمايان کنم وان اين است که همه بر کرده خود اشنايند ولي چون توان و قدرت باور انچه نموده اند را از خود نمي بينند اميدوارند با وکيل کردن ديگران براي تفسير کرده شان انچه به خطا يا صحيح سخني غير باورشان را بفمند گويي کبکاني هستند اين لعضي يا که اگاه به حضور شکارچي را قدرت باور و فرار از او ندارند
+ گفتم از کار برد مرا خنده کردنت خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ... . . . وحشي بافقي
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که مي‌شود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
+ [وبلاگ] خواب و بيدار
هايدي
چقدر احساس توش بود@};- کي بود يعني؟
هما بانو
چون دلنوشته هات رو دوست دارم ، ولي يکم بي حوصله بودم با دل بخونم سيو کردم بعدا با دلم بخونم..دلنوشته هاي شما رو بايد با دل خوند :)
عالي وپراحساس،...@};-مقدار يار هم‌نفس چون من نداند هيچکس،ماهي که بر خشک اوفتد قيمت بداند آب را
+ اگه دختري در مورد کادوي #ولنتاين از من بپرسه بهش ميگم هيچ کس کمتر از همسري که رسمي و شرعي زندگيشو به پات ريخته باشه رو براي پذيرفتن کادو آدم حساب نکن تمام
اصلا ولنتاين مال فرهنگ ما نيست ....
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};- @};-
+ *بياييد واقعيت هايمان را آرزو کنيم نه اينکه آرزوهايمان را واقعي بدانيم...*
پر از تامل ...احسنت ...
@};-
همه 8 نظر
با سلام ... بسياري از آرزوهاي من به واقعيت پيوست و از اين به بعد دنبال بواقعيت رساندن بقيه اش هستم:)
چه جالب !!! بعد از اينهمه مدت نه پاسخ سلامي نه نوشتن پيامي ... بقول يکي از دوستانمان ,,, بفرما هيچ ...
+ بالا رفتن سن حتمي است… اما اينکه روان تو پير شود بستگي به خودت دارد! زندگي را ورق بزن…! مبادا، مبادا. . . ! زندگي را دست نخورده براي مرگ بگذاري دوست من... پايان آدميزاد …. نه از دست دادن معشوق است! نه رفتن يار! نه تنهايي ! هيچ کدام پايان آدمي نيست…. آدمي آن هنگام تمام ميشود و دلش پير مي شود که دنبال اهداف متعاليش نرود… زندگي کوتاهست …به زندگيت رنگ خدايي بده...
لاهوت
...
mariii
قشنگ بود احسنت .
+ به ياد بچه هاي قديم هلوع .. الهه .. دكتررحمت سخني Dr.Rah .. شروق z_m .. احمد يوسفي20 .. نه|دي|هشتاد وهشت ... تبسم بهار .. قافيه باران .. بيتا جون .. يک نفس عميق .. دخترشهيد .. حنا خانوم .. محمد عابديني .. نگهبان .. خواهرم آيات .. مکاشفه مسيح .. خاله مهتاب .. آسمان سوم .. تسنيم .. محمد جواد س .. خون شهدا .. حسين كارگر .. پرورش ديني .. هور .. غزل صداقت .. سحر84 .. ابرار.. رافضه *بقيه در نظر*
سرفرازباشي ميهن من .. ميثاقي نــو .. نسيم .. خادمه شهدا .. مهسا خانوم .. بهدونه .. °•MaRyAm•° ... حرف دل ... هما .ص .. خانم ايماني ... حميده بالايي ... اميرمنصور معزي ... هاله ... نرجس خاتون ... حاج آقا ناظمي ... وستا ... ويدا .. Mon Amour ... ليلا ي مجنون ... بي سر و سامان .. همرنگ دريا .. سکوت خيس ..ماه ومهر فاطمه .. مهاجر .. جناب پاکدل .. جالينوس .. ظهور منجي ... ابرار و ....
سلام جناب برادر مابرگشتيم فقط به نظرم نرجس خاتون برام يکمقدارزيادبود
بعدی همه 19 نظر قبلی
بصورت کتاب مجازي منتشر ومعرفي گردد صديقه اژه اي شيداي اصفهاني
{a h=SheidayeEsfahani}صديقه اژه اي{/a} بايدخاص باشه چرندوپرندروکتاب نکنن بيخود و تکراري هم نباشه
+ .
ماشاءالله =)@};-
2-محمود
خدا حفظش کنه زير سايه خانواده
Miss fatima
من متوجه نشدم کي هستن:-/ ولي خدا براتون حفظش کنه:)
اسپايکا
#ري_را
+ من و تو وارث خورشيد و ماهيم ...

freand
عکس قشنگه
زيبا....
همه 6 نظر
هما بانو
{a h=advanced}اسپايکا{/a} @};-
هما بانو
آقا محمد منو مسدود کردين !!:-)
+ من غزل بودم، رهايم کرد دستي ناتمام شاه شطرنجي که تا آخر همان سرباز ماند . از بهاي عشق پرسيدم، نوشتي: آه و اشک پاسخت امّا ميان هاله‌اي از راز ماند . محمّد عابديني #به_وقت_شعر
دلم رازي نالان و غمگين سر داده بود. لاجرم بر ماندن يا رفتني غريب سخن مي گفت همي. يار خوش زبان من اما داغ يار بر بالين ديده بود. زمهرير عاشق شد در پي تقدير و صحراي احمر مدني در خفا بايد مي بود. حال من حال غريبي ست اين روزا هم در ماندن هم در رفتن مخير گشته بود دلم تنگ مي‌شود براي آن يار جاني ندا آمد که حيدر با تو پيمان بسته بود مي روي اي خوش روان هجرت بنماي اما يار بايد بايد ني تمود
سازمان بسيج مستضعفين
رتبه 94
2 برگزیده
159 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
سازمان بسيج مستضعفين عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top